السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع)

آمار مطالب

کل مطالب : 200
کل نظرات : 33

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 91
باردید دیروز : 7
بازدید هفته : 100
بازدید ماه : 98
بازدید سال : 2105
بازدید کلی : 29168


فال حافظ

کد متحرک کردن عنوان وب

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

کد حرکت متن دنبال موس حدیث موضوعی

http://uploadboy.com/free12802.html

آخرین مطالب مسجدنما

↑ شما هم کدش را داشته باشید

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : محمدمهدی
تاریخ : پنج شنبه 3 آبان 1397
نظرات

اما حضرت سجاد نیز اهانت‌ها و هتاکی‌های یزید را تاب نیاورد و در پاسخ چنین فرمود: «ای پسر معاویه و هند و صخرا! پیش از اینکه به دنیا بیایی، پیغمبری و حکومت از آن پدر و نیاکان من بوده است. روز بدر، احد و احزاب، پرچم رسول‌الله (ص) در دست پدر من بود، و پدر و جد تو پرچم کفار را در دست داشتند. سپس فرمود:‌ای یزید! اگر می‌دانستی چه کرده‌ای و بر سر پدر و برادر و عموزاده‌ها و خاندان من چه آورده‌ای، به کوه‌ها می‌گریختی و بر ریگ‌ها می‌خفتی و بانگ و فریاد برمی‌داشتی.»

یزید برای اینکه بتواند کارهای خود را موجه سازد و خود را پیروز واقعی معرکه کربلا جلوه داده و اهل‌بیت امام حسین (ع) را خوار نماید، در اقدامی تبلیغاتی و سیاسی مجلسی را برای حضور عمومی مردم در مسجد شام به همراه کاروان اسرا ترتیب داد و خطیبی مزدور را بر منبر فرستاد تا برای توجیه شرعی کشتار کربلا و اسارت باقی‌مانده کاروان امام (ع) خطبه بخواند. امام سجاد (ع) که شرایط را با جمع شدن مردم در این مجلس برای اقدامی روشنگرانه علیه جنایات یزید فراهم دید، سخنرانی پرشور و روشنگر تاریخی خود را در جواب سخنان بی‌منطق خطیب یزید و برای اثبات حقانیت و حرمت خون شهدای کربلا با استدلالی قوی بیان فرمود: «ای مردم! من فرزند مکه و منایم، من فرزند زمزم و صفایم... من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدره المنتهی برد و به مقام ربوبی و نزدیک‌ترین جایگاه مقام باری‌تعالی رسید... من فرزند محمد مصطفی و علی مرتضایم، من فرزند کسی هستم که بینی گردنکشان را به خاک مالید تا به کلمه توحید اقرار کردند... من فرزند فاطمه زهرا بانوی بانوان جهانم...»

در این زمان که یزید مجلس را از خطبه آگاهی‌بخش حضرت سجاد و از ترس شورش مردم ناآرام دید، دستور داد: اذان بگویند. امام (ع) با بهره‌گیری از کلمات اذان، سخنان کوبنده خود را ادامه داد که: «ای یزید! این جنایت را مرتکب شدی و بازمی‌گویی: محمد رسول خداست؟ و روی به قبله می‌ایستی؟ وای بر تو! در روز قیامت جد و پدر من دشمن تو هستند...» با این خطابه حضرت، در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گذاردند و گروهی نماز نخوانده پراکنده شدند. یزید خود را بیچاره دید. باکمال بی‌شرمی و ندامت تمام، این جنایات را به گردن امرای لشگر و به‌ویژه عبیدالله زیاد ملعون انداخت تا خود را تبرئه کند، به همین منظور دستور داد تا با اهل‌بیت (ع) با رأفت و مهربانی برخورد شود، و برای کشته‌هایشان اقامه عزا کنند و به کاروان کربلا اجازه داد که به مدینه بازگردند.[6] کاروان را برگردانند. در روز هشتم صفر، کاروان از شام خارج شد.[7]

از هشتم صفر تا بیستم آن ماه یعنی اربعین سالار شهیدان (ع)، کاروان اسرای کربلا در طی سیزده روز، خود را به کربلا رساندند. با توجه به اینکه مسیر رفت 15 روز طول کشیده و با در نظر گرفتن اینکه کربلا مسیر نزدیک‌تری به شام دارد، به‌راحتی می‌توان باور کرد که کاروان در روز بیستم صفر به کربلا رسیده باشند. با توجه به استحباب مؤکد زیارت اربعین، طبیعی است که کاروانیان برای رسیدن به این فیض عظیم، با اشتیاق و شتاب بیشتر خود را به کربلا رسانده باشند. شیخ صدوق رضوان‌الله تعالی علیه در کتاب امالی خود می‌نویسد که تا زمانی که زن‌ها برنگشتند و سرها به ابدان مقدس ملحق نشد، هر سنگی را برمی‌داشتند، خون تازه از زیر آن جاری می‌شد.[8] در اربعین شهادت امام حسین (ع) یعنی روز بیستم ماه صفر، کاروان اسراء به کربلا رسیده و سر مقدس به بدن سید الشهداء علیه‌السلام ملحق شدند. در این روز همراه با کاروان، جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی به زیارت شهدای کربلا مشرف شدند.[9]

بعد از آن، کاروان اسرا به‌سوی شهر پیامبر (ص) حرکت نمود. امام سجاد (ع) دستور به برپایی چادر در ورودی مدینه و مرثیه‌سرایی برای شهیدان کربلا دادند. مردم از آنان استقبالی پرشور اما سراسر اندوه نموده و همراه با اهل‌بیت امام (ع) و در سوگ شهادت ایشان عزاداری کردند. عزاداری بر مصیبتی که از آن زمان تاکنون دل شیعیان داغدار آن بوده و خواهد بود و حرارتی در قلوب مؤمنان ایجاد نموده است که هیچ‌گاه سرد نخواهد شود. تا برای همیشه پیام ایثار و آزادی که با شهادت آن بزرگوارترین انسان‌های تاریخ در گوش زمان طنین‌انداز شده، همواره جاودانه بماند.*

منابع برای مطالعه بیشتر:
تاریخ طبری، ج 7، ترجمه مرحوم ابوالقاسم پاینده
تاریخ ابن اثیر، ج 2
احتجاج طبرسی، ج 2
ابومخنف، مقتل الحسین مترجم سید علی محمد موسوی جزایری، قم، انتشارات امام حسن، ج اول
منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1
حماسه حسینی، (شهید مطهری)، ج 1
پی نوشت ها:

 

[1]. ویستحب زیارته (ع)فیه وهی زیارة الأربعین، فرُوِی عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْعَسْکرِی (ع) أَنَّهُ قَالَ عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَی وَالْخَمْسِینَ وَزِیارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَالتَّخَتُّمُ فِی الْیمِینِ وَتَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَالْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 788
[2]. بلاذری، أنساب الأشراف، ج 1، ص 424
[3]. الشیخ المفید، الإرشاد، ج 2، ص 114.
[4]. طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص306.
[5]. کفعمی، المصباح، ص510.
[6]. ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج3، ص304.
[7]. مجلسی، بحار الأنوار، ج45، ص197.
[8]. صدوق، الأمالی، ص168.
[9]. مجلسی، بحار الأنوار، ج65، ص130.

منبع:برهان


تعداد بازدید از این مطلب: 437
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ ما خوش آمدید کانون فرهنگی هنری شهدای ثارالله - شهرستان بروجرد تلفن :06642465900


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود